-بنابراين ، انسان بايد بدون دلبسته شدن به نتايج و ثمرات اعمال ، به آنها به منزله وظيفه عمل نمايد، زيرا با عمل عاری از دلبستگی به متعال واصل می گردد.
-شاهانی همچون جاناكا فقط با انجام وظايف تجويزشده به كمال نائل گرديدند . از اين رو، فقط برای آموزش عموم مردم ، بايد به وظيفه خود عمل نمايی .
-هر آنچه شخصی بزرگ انجام دهد، عموم مردم دنبال می كنند و از هر معياری كه او با اعمال نمونه خود به وجود آورد، تمامی مردم جهان پيروی می نمايند.
-ای پسر پريتها، در تمام سه جهان ، هيچ گونه كار تجويزشده ای برای من وجود ندارد ؛ من به چيزی نياز ندارم و محتاج آن نيستم كه چيزی به دست آورم ، ولی با وجود اين مشغول انجام وظايف تجويزشده هستم.
-زيرا، ای پارتها، اگر من به انجام دقيق وظايف تجويزشده مبادرت نورزم ، مسلماً همه انسانها نيز راه مرا دنبال خواهند كرد.
-اگر من وظايف تجويزشده را انجام ندهم ، تمامی اين جهانها در معرض نابودی قرار خواهد گرفت . بدين سبب ، من باعث ايجاد نسل ناخواسته خواهم شد و در نتيجه صلح و آرامش تمام موجودات زنده از بين خواهد رفت .
-همان گونه كه نادانان وظايف خود را با دلبستگی به نتايج و ثمرات آن انجام می دهند، دانايان نيز ممكن است به طرز مشابهی عمل كنند، ليكن آنان بدون دلبستگی و به خاطر هدايت مردم به راه راست چنين می كنند.
-فرد دانا، به منظور آشفته نساختن ذهن نادانان كه به نتايج و ثمرات وظايف تجويزشده دلبسته اند، نبايد آنان را به ترك عمل ترغيب كند . بلكه بايد از طريق كار كردن با روحيه ای حاكی از عشق و عبوديت ، آنها را به انجام همه گونه فعاليت [برای پيشرفت تدريجی در آگاهی به كريشنا] مشغول دارد.
-روح كه تحت تأثير منيت كاذب گمراه و سرگردان شده است ، خود را فاعل اعمالی می پندارد كه در حقيقت به وسيله سه گونه طبيعت مادی انجام می گردد.
-ای مسلّح بزرگ ، كسی كه حقيقت مطلق را می شناسد، با آگاهی كامل از تفاوت بين كار و عمل در عشق و عبوديت و كار و عمل برای اجر و ثمر، خود را درگير حواس و كامجويی نمی كند.
-نادانان كه با گونه های طبيعت مادی گيج و سردرگم شده اند، خود را كاملاً مشغول فعاليتهای مادی می سازند و دلبسته آن می شوند؛ هرچند كه اين فعاليتها به علت فقدان دانش اجراكنندگانشان پست و حقير است ، ليكن خردمندان نبايد این افراد را با بازداشتن از انجام آن آشفته سازند.
-بنابراين ، ای آرجونا، با تسليم تمام اعمالت به من و با آگاهی كامل نسبت به من ، بدون خواسته و آرزو برای منفعت ، عاری از هر گونه احساس مالكيت و آزاد از سستی و ضعف ، بجنگ .
-كسانی كه وظايف خود را بر اساس تعاليم من انجام می دهند و با ايمان و بدون حسادت از آن پيروی می كنند، از زنجيرهای اسارت اعمال ثمرجويانه رها می گردند.
-ولی آنان كه به علت حسادت اين تعاليم را ناديده می گيرند و از آن پيروی نمی كنند ، جاهل و غافل محسوب می شوند و تلاش آنها برای كمال محكوم به شكست خواهد بود.
-حتی شخص صاحب دانش نيز بر اساس طبيعت خود عمل می كند، زيرا همه طبق خصوصيات فردی خود كه از سه گونه طبيعت مادی كسب كرده اند عمل می كنند. پس سركوب كردن آنها چه فايده ای در بر دارد
-دلبستگی و دلزدگی ناشی از رابطه بين حواس و اشياءِ جلب كننده آنها را می توان از طريق قواعد و اصول موجود تنظيم كرد . انسان نبايد تحت فرمان چنين دلبستگيها و دلزدگيهايی كه موانعی در راه خودشناسی محسوب می شوند قرار گيرد.
-بهتر است انسان ، حتی به صورت ناقص ، به وظيفه تجويز شده خود بپردازد تا به وظيفه شخص ديگر به صورت كامل . نابود شدن در خلال انجام وظيفه خود، به مراتب بهتر از انجام وظايف شخص ديگر است ، زيرا دنبال نمودن راه ديگران خطرناك است .